به در میگوییم تا دیوار بشنود
حکومت قاجار یکی از پوسیدهترین دورانهای سیاه برای کشور ایران بود تا نهتنها قسمتهای اعظمی از سرزمین را به باد بدهند بلکه بسیاری از میراثهای ملموس و ناملموس همراه با هویتهای اجتماعی و انسانی جامعه نیز به بیراهه کشیده شود.
حکومت قاجار یکی از پوسیدهترین دورانهای سیاه برای کشور ایران بود تا نهتنها قسمتهای اعظمی از سرزمین را به باد بدهند بلکه بسیاری از میراثهای ملموس و ناملموس همراه با هویتهای اجتماعی و انسانی جامعه نیز به بیراهه کشیده شود. آنچه در آن سالهای خاکستری بر ملت نجیب در کشوری به وسعت آفتاب گذشت را نمیتوان با هیچ معیاری قیاس نمود و خسارات وارده ازهرجهت را محاسبه کرد زیرا نیازمند بازخوانی تاریخ قبل از آن میباشد که چگونه زندیه و افشاریه توانستند ضمن حفاظت از داشتهها، مطالباتی را هم مدیونان شرق و غرب باز پس گیرند تا دولتی پوشالی با مهر قجر ضمن عهدنامههایی ننگین از دست بدهد. بازخوانی این تاریخهای شگرف وجدانها را درد میآورد که چگونه غفلتها میتوانند سرنوشتها را نیز تغییر دهند که موجودیتها را قبل از آن به باد فنا سپرده بودند. ضعف مطلق در سرکردگان منفعتطلب قاجار باعث شد تا فرد دیگری از همین قماش با یک کودتا ننگین در سال ۱۲۹۹ ویرانهای به نام ایران را از چاله قجر درآورده و به چاه میرپنج بیندازد تا بیش از نیمقرن پدر و پسری دستنشانده بر آن بتازند و اجازه دهند بیگانگان آنچه مانده بود را به تاراج ببرند.
تلاشها برای برونرفت از سیاهی نکبت اینگونه حکومتها شروعی تازه در خرداد 42 داشت و همچنان ادامه یافت تا در بهمن 57 به موفقیت برسد درحالیکه معدودی بهاصطلاح انگشتشمار این انقلاب را هرگز برنتابیدند و همچنان به سنگاندازیهای خود ادامه دادند و گروهی دیگر هم اگرچه با رویش آمدند ولی بهمرورزمان تحت تاثیر القائات مادی قرار گرفته و ریزش کردند و یا حداقل ازآنچه باید باشند فاصله گرفتند تا باری به هر جهت باشند اما انقلاب اسلامی اینگونه نمیخواست و نمیخواهد که هدف نهایی آن رهایی همه جوامع بشری از فشار سلطه است تا نظم جهانی واقعی بر اساس منشور اسلام جایگزین تظلمهای فراوان شود و حق به حقدار برسد و اگر قرار است مسیرها بهمنظور برونرفت از چالش گشایش یابند، موقت و ظاهری نباشند تا یک ایرانی شب را آسوده سر به بالین گذاشته و صبح را درنهایت آرامش از خواب برخیزد و نگران مشکلات ناخواسته پیش رو ازجمله هوای آلوده، کمبود آب، رکود و گرانی لجامگسیخته، کمبود دارو و نقصان درمان، بنبست ناگشودنی خرید یا اجاره سرپناه، بحران ازدواج و امثالهم نماند که اکثر آنها نه خاصیت نظام بلکه حاصل بیکفایتی متولیان آن بوده زیرا گروهی منحصرا به
وقتگذرانی در پشت میزهای اداری و جلسات زائد میپردازند بدون اینکه گذر زمان برایشان مفهوم پیدا کند و به ایجاد زیرساختها توجهی داشته باشند. همه میدانند «گندم از گندم بروید، جو ز جو» و «ایهاالناس جهان جای تنآسایی نیست» و نمیتوان مسئولیتها را در همین چهار یا پنج ساعت وقت اداری آنهم بهواسطه پشتمیزنشینی و استفاده از وسایل ارتباطی به سامان رساند که در صورت پذیرفتن مسئولیت باید از خواب و خوراک و استراحت چشم پوشید و تلاش کرد و قبل از وقوع حادثه به فکر علاج آن بود که حالا برای نمونه آنچه از مصاحبههای صبح دوشنبه هر هفته توسط متولی نهاد آموزشی اصفهان استفسار میشد مبنی بر این است که برای شروع سال تحصیلی جدید پس از دو سال تعطیلی مدارس همه موارد و مشکلات دیده شده اما درواقع اینچنین نبوده که قبل از شروع مهر کمبود سرویس ایابوذهاب دانش آموزان همه را نگران کرد تا به نحوی سرهمبندی شود و بعضی از خودروهای کوچک و کمظرفیت، هشت تا ده نفر دانشآموز ابتدایی را حملونقل نمایند و بهجز نرخ رسمی، رقم ماهانهای هم از اولیاء آنها زیرمیزی دریافت کنند و مدارس با پنجاهدرصد ظرفیت خود مشغول به کار باشند و طی آن گروهی
قابلملاحظه مبتلا به کرونا و آنفلوآنزا شده و در خانهها بمانند که صدای این ساز ناکوک پس از برگزار امتحانات و اعلام نتایج آن به گوش خواهد رسید! حالا درحالیکه دو ماه از سال تحصیلی نیمبند میگذرد علاوه بر چالشهای فوقالذکر با مواردی تازه از راه رسیدهای برخورد میشود و آخرین آنها ادعای دکتر رضا فدایی مدیر مرکز بیماریهای واگیر بهداشت اصفهان است که گفته است: «هنوز آمار دقیقی از دانشآموزان آلوده به شپش در دست نیست، اما هرسال با آغاز سال تحصیلی مواردی از آلوده شدن دانشآموزان به شپش را در مقاطع مختلف تحصیلی بهویژه مقطع دبستان شاهد هستیم، تاکنون نیز چندین گزارش از آلودگی شپش در مدارس داشتهایم که لازم است در قدم اول خانوادهها بهداشت پوست و مو را با استحمام بهموقع رعایت و در صورت مواجهشدن هر یک از اعضای خانواده با علائمی همچون خارش پوست به پزشک یا مرکز بهداشت مراجعه کنند. گاهی آلودگی به شپش در دختران بیشتر از پسران است که البته شایعترین علت آلودگی شپش در دختران نسبت به پسران بلند بودن موهای آنها است، اما عواملی همچون رویهم انداختن مقنعهها، شالها و چادرها در رختآویز نیز میتواند به شایعتر شدن این
بیماری در دختران دامن بزند.» حال باید دید اقدام آموزشوپرورش پیرامون پیشگیری از این چالش جدید بخصوص در جمع مدارس استان چگونه خواهد بود تا با تعطیلیهای جدید پس از کرونا و آنفلوآنزا مواجه نباشند.
ادامه دارد